آیه 75 سوره زخرف
<<74 | آیه 75 سوره زخرف | 76>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هیچ از عذابشان کاسته نشود و امید نجات و خلاصی ندارند.
[عذاب را] از آنان سبک نگردانند و آنان در آنجا [از نجات خود] نومیدند،
[عذاب] از آنان تخفيف نمىيابد و آنها در آنجا نوميدند.
عذابشان كاهش نمىيابد و آنها از نوميدى خاموش باشند.
هرگز عذاب آنان تخفیف نمییابد، و در آنجا از همه چیز مأیوسند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- لا يفتر: فتر: قطع. سستى، آن در آيه بمعنى قطع يا تخفيف است.
- مبلسون: ابلاس: نوميدى چنان كه در مجمع البيان فرموده است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ «74» لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ «75»
بدون شك مجرمان در عذاب دوزخ جاودانهاند. عذاب از آنان كاهش نمىيابد و آنان در آنجا (حزنى همراه با) يأس دارند.
وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ «76»
و ما به آنان ستم نكرديم ولكن آنان خود ستمگر بودهاند.
نکته ها
«مُبْلِسُونَ» از «ابلاس» به معناى اندوهى است كه همراه با يأس باشد. شايد كلمه «ابليس» نيز به خاطر يأس شيطان از رحمت خدا بر او اطلاق شده است.
جاودانگى، تخفيف ناپذيرى و يأس و اندوه از نشانههاى دوزخ است.
پیام ها
1- در تربيت، هشدار وبشارت بايد در كنارهم باشد. «تِلْكَ الْجَنَّةُ- الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ»
2- عامل ورود در دوزخ، عملكرد خود انسان است. «إِنَّ الْمُجْرِمِينَ»
3- كيفرهاى خداوند عادلانه است. «وَ ما ظَلَمْناهُمْ»
4- ظلمِ پيوسته، عذاب پيوسته دارد. خالِدُونَ ... كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (75)
لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ: سست گردانيده نشود عذاب از ايشان، يعنى عذابى كه سزاوار كردار ايشان باشد سبك نگردانند و كم نكنند، وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ: و ايشان در آن عذاب نااميدانند از راحت و خفت و فرج، بلكه دائم در عذاب و نكال باقى هستند.
تبصره:
اجماعى تمام مسلمين بلكه از ضروريات دين است مخلد بودن عذاب و دوام عقاب براى مشركين و منافقين و كفار در آتش جهنم، و نصوص آيات و اخبار در دوام عذاب كفار بسيار است از جمله اين آيه شريفه كه حق
جلد 11 - صفحه 498
تعالى تصريح فرموده به خلود آنها و هم تصريح به آنكه عذاب از آنها سست نمىشود و نااميدند از تخفيف و راحت، و نيز آيه ديگر «لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ»* تصريح به عدم تخفيف عذاب و اينكه ايشان منظور نظر لطف الهى نخواهند بود.
علامه مجلسى (رحمه اللّه) فرمايد: خلافى نيست ميان مسلمانان در اينكه كفار و منافقين كه حجت بر ايشان تمام شده باشد، مخلد در عذاب جهنمند و عذاب هرگز از ايشان سبك نميشود. بنابراين خلود كفار در آتش و تسرمد عذاب بر ايشان از بديهيات و امور واضحه دين اسلام كه نصوص كتاب و احاديث دال است بر آن، و شبهات مشّككين در مسئله خلود و تسرمد عذاب در مقابل بداهت است كه محل اعتنا نخواهد بود. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (66) الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ (67) يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ (68) الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ (69) ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ (70)
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ (71) وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (72) لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ (73) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ (74) لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (75)
ترجمه
آيا انتظار ميكشند مگر قيامت را كه بيايد آنانرا ناگهان با آنكه آنها ندانند
دوستان در چنين روز بعضيشان براى بعضى دشمنند مگر پرهيزكاران
اى بندگان من نيست ترسى بر شما امروز و نه شما اندوهگين ميشويد
آنانكه گرويدند بآيتهاى ما و بودند منقادان اوامر ما
وارد شويد ببهشت شما و همسرانتان آنجا اكرام و مسرور خواهيد شد
بگردش درآورده شود بر آنان قدحها و تنگهائى از طلا و در آنست آنچه ميخواهد آنرا نفسها و لذّت ميبرد چشمها و شما در آن جاودانيانيد
و اين آن بهشتى است كه بارث داده شديد آنرا بسبب آنچه بوديد
جلد 4 صفحه 614
كه ميكرديد
براى شما در آن ميوه بسيار است كه از آنها ميخوريد
همانا گناهكاران در عذاب دوزخ جاودانيانند
تخفيف داده نشود بر آنها و آنان در آن نوميدانند.
تفسير
خداوند متعال براى توبيخ و ملامت كفّار و فجّار ميفرمايد كه آيا بعد از آمدن قرآن و كشف حقائق براى فرق مختلفه آنان باز منتظر چيزى هستند جز روز قيامت كه ناگهان بر آنها وارد و آنان بكلّى غافل و بىخبر از آن باشند چون ايمان بآن ندارند و بايد دانست كه دوستانى كه براى امور دنيوى با يكديگر مرافقت مينمايند بدون غرض الهى در آخرت با هم دشمن ميشوند چنانچه از امام صادق عليه السّلام نقل شده چون آنجا معلوم ميشود كه هر يك موجب بعد ديگرى از مقام ربوبى شدهاند و بيكديگر ضرر اخروى وارد نمودهاند ولى دوستى و معاشرت و مرافقتى كه براى خدا باشد مانند دوستى اهل تقوى با يكديگر در دنيا هميشه باقى و برقرار خواهد بود و در آنروز خداوند بآنها ميفرمايد اى بندگان من خوف و ترس و حزن و اندوه شما تمام شد امروز روز آسايش و راحتى شما است تا خدا خدائى ميكند و مخاطب كسانى هستند كه ايمان آوردند بائمه اطهار و مطيع و منقاد ايشان بودند چون اطاعت و انقياد از ايشان اطاعت و انقياد از خدا و پيغمبر است چنانچه مراد از متّقين هم بروايت كافى از امام صادق عليه السّلام شيعيان ايشانند و امر ميشود بآنها كه داخل بهشت شويد بازنهاتان در دنيا كه شيعه بودند اكرام و پذيرائى ميشود از شما كه مسرور شويد بطوريكه آثار سرور از چهره شما نمايان باشد و آنها داخل ميشوند و گردش ميكنند در اطراف ايشان حوران و غلمان بهشتى با قدحهائى مملوّ از طعام و تنگهائى پر از شراب طهور بهشتى كه تمام آنها از طلاى خالص است و در بهشت است آنچه نفس و دل مؤمن بخواهد از طعام و شراب و لباس و تعيّن و تجمّل و تغنّى و خلوت و جلوت و صحبت و عشرت و انواع لذائذ روحى و جسمى كه بچشم ديده شود مانند گل و سبزه و درخت و آب جارى و قصر عالى كه لذّت نظرى دارد و غير اينها كه قبلا ذكر شد و همه در آن هميشه سالم و غانم و باقى و برقرار خواهند بود و بالاتر از همه آنكه اهل تقوى اين بهشت و نعمتهاى آنرا باستحقاق در مقابل اعمالشان در دنيا مالك ميشوند و از كفّار و فجّار ارث ميبرند
جلد 4 صفحه 615
بتقريبى كه در اوّل سوره المؤمنون نقل شد و اوصاف ميوههاى گوناگون زياد بهشتى مكرّر ذكر شده و اجمالش آنستكه تمام محسّنات ميوههاى دنيا را دارد و از تمام عيوب آنها مبرّى است و هر چه از آنها خورده شود كم نميشود و آنجا در هر خوراكى بقدريكه شخص در دنيا خورده ميخورد و كفّار و مشركين (و قمّى ره فرموده دشمنان آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم) در عذاب جهنّم مخلّدند و تخفيف عذابى براى آنها نيست و مأيوس از هر خيرى ميباشند و تشتهى الأنفس بدون ضمير مفعول نيز قرائت شده و گفتهاند آن بهتر است براى آنكه كلمه طولانى نشود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ المُجرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ (74) لا يُفَتَّرُ عَنهُم وَ هُم فِيهِ مُبلِسُونَ (75) وَ ما ظَلَمناهُم وَ لكِن كانُوا هُمُ الظّالِمِينَ (76)
بدرستي که مجرمين در عذاب جهنم هميشه هستند عذاب سستي نميكند
جلد 16 - صفحه 57
از آنها و آنها در عذاب ثابت و باقي هستند و ما ظلم نكرديم آنها را و لكن بودند آنها ظلم كنندگان.
إِنَّ المُجرِمِينَ تعبير به جرم براي اينکه است که شامل شود مشرك و كافر و ضال و مضل و مخالف و معاند و مبدع و منكر ضروريات و مرتكب معاصي که باعث زوال ايمان ميشود و بالجمله غير مؤمن.
فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ که مسئله خلود از ضروريات دين و نصوص قرآن است ردّ يهود که گفتند وَ قالُوا لَن تَمَسَّنَا النّارُ إِلّا أَيّاماً مَعدُودَةً- بقره آيه 74- و رد حكماء و عرفاء و شيخيه که گفتند بالاخره تمام ميشود.
لا يُفَتَّرُ عَنهُم فتور سستي است که ميفرمايد كُلَّما نَضِجَت جُلُودُهُم بَدَّلناهُم جُلُوداً غَيرَها لِيَذُوقُوا العَذابَ- نساء آيه 59-.
وَ هُم فِيهِ مُبلِسُونَ مأيوس از نجات و رحمت.
وَ ما ظَلَمناهُم زائد بر استحقاق عذاب نميفرمايد که يكي از اصول مذهب عدل است که فعل قبيح و لغو و ظلم از او صادر نميشود اهل بهشت را از مثوبات كسر نميگذارد و اهل عذاب را زائد بر استحقاق عذاب نميكند.
وَ لكِن كانُوا هُمُ الظّالِمِينَ هم ظلم بنفس كردند که خود را در معرض اينکه عذاب در آوردند و هم ظلم به دين كردند که حق را رها كردند و باطل را گرفتند و هم ظلم به انبياء و اولياء و مؤمنين كردند بِئسَ لِلظّالِمِينَ بَدَلًا كهف آيه 48-.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 75)- ولی از آنجا که ممکن است «عذاب دائم» با گذشت زمان تخفیف یابد، و تدریجا از شدت آن کاسته گردد آیه شریفه میافزاید: «هرگز عذاب آنها تخفیف نمییابد (و هیچ گونه راه نجاتی برای آنان نیست) و در آنجا از همه چیز مأیوسند» (لا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ).
و به این ترتیب عذاب آنها هم از نظر زمان دائمی است، و هم از نظر شدت.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص49
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم